mr-fakhar-about

درباره عباس فخارسلیمانی

من عاشق کسب و کار اینترنتی هستم و اعتقادم بر اینه که کاری بسیار عالی و جذابه ولی کماکان سخت. که باعث شده من با 12 سال سابقه در رشته کامپیوتر نرم افزار تا به امروز خیلی تجربه های تلخ و شیرینی رو بدست بیارم و تصمیم دارم این تجربه های خودم رو با شما به اشتراک بزارم

بیوگرافی مستر فخار

زندگی من رو از روز تحصیل تا به امروز میتونی اینجا مطالعه کنی و ببینی با چه چالش هایی روبرو بودم

من عباس فخارسلیمانی متولد 1372/04/26 در شهر قزوین ، فارغ التحصیل رشته کامپیوتر گرایش نرم افزار در مقطع کارشناسی در خدمت شما دوستان بزرگوار هستم . زندگی من از اونجایی شروع میشه که از دوران نوجوانی علاقه شدیدی به کامپیوتر داشتم برای همین در مقطع متوسطه این رشته رو انتخاب کردم در این حین با برنامه نویسی آشنا شدم .

اوایل برای من این درس سخت بود و درکش برام کمی مشکل بود ولی بعد از مدتی علاقه مند شدم . دوره متوسطه رو به پایان رسوندم و از اونجا بود که علاقم به این رشته چندین برابر شد و کنکور کاردانی کامپیوتر شرکت کردم و در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل شدم . سعی کردم با پس اندازی که داشتم یک لپتاپ معمولی خریداری کنم که واقعا نیازم بود البته با کمک پدرم.

خلاصه وقتی در حال تحصیل که بودم دیدم وقت اضافه زیاد دارم تصمیم گرفتم خودم رو مشغول به کار کنم و در یک شرکت نرم افزاری و سخت افزاری به عنوان کارآموز وارد شدم و در حوزه سخت افزار ( تعمیرات تخصصی لپتاپ ) که علاقه زیادی داشتم مشغول به یادگیری شدم.

درحالی که نرم افزر میخوندم شغلم سخت افزار بود و هردو رو با هم انجام میدادم بدون اینکه که در شغلم هزینه ای دریافت کنم . و این رو قبول کرده بودم که تا یک زمانی برای بدست آوردن چیزی که دوسش دارم باید هزینه بپردازم و هزینه من وقت و زمانم بود . بالاخره بعد از مدتی کم کم کسب درآمد کردم ولی خب اونقدری نبود که رضایت بخش باشه.

از طرف دیگه سعی کردم در حوزه برنامه نویسی سمت ویندوز خودم رو بیشتر پرورش بدم و چیزهای بیشتری یاد بگیرم . در واحد پروژه، یک پلتفرم پیشرفته داروخانه طراحی و پیاده سازی کردم به طوری که تونستم با همون نرم افزار اولین درآمد خودم رو داشته باشم و به چندین داروخانه با قیمتی میفروختم و در همون موقعی با دریافت هزینه ای اندک پروژه های دوستانم رو انجام میدادم ،کمی بعد با طراحی وبسایت آشنا و به شدت به این حوزه علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم طراحی وبسایت و برنامه نویسی وب یاد بگیرم و این بود که اولین وبلاگ خودم رو راه اندازی کردم و کم کم چیزهای پیشرفته تر رو تجربه کردم

حدودا یک سالی بود که من در حوزه سخت افزار به درجه ای که میخواستم تقریبا رسیده بودم و همچنین در حال یادگیری برنامه نویسی تحت وب هم بودم تا اینکه کاردانی رو تموم کردم و پشت بندش کارشناسی شرکت کردم ،نکته اینجا بود که از یک زمانی درس آنچنان برام اهمیت خاصی پیدا نکرد و بیشتر سعی در یادگیری تخصص داشتم .

در همون زمان که برای لیسانس میخوندم به خاطر شغل پدرم به تهران نقل مکان کردیم و من باید هفته ای 3 روز به خاطر دانشگاه از تهران به قزوین میومدم . من چون تعمیرات لپتاپ رو یاد گرفته بودم در یکی از مراکز تعمیرات تخصصی لپتاپ مشغول به فعالیت شدم و میشه گفت تجربه های خوبی بدست آوردم و در همون حین طراحی وبسایت هم برای مراکز های مختلف انجام میدادم . اما بعد از مدتی به خاطر مشکلات خانوادگی دوباره به شهر خودمون برگشتیم خلاصه سرتون رو درد نیارم

دوره کارشناسی رو در سال 94 با چالش های خودش به پایان رسوندم جا داره اینجا بگم که پروژه ای من در کارشناسی برنامه نویسی کردم یک پلترفرم ثبت نام و انتخاب واحد دانشگاه بود که از طریق وب انجام میشد در اون موقع من برنامه نویسی وب رو به خوبی یاد گرفته بودم و بعد از اتمام درسم مستقیم به خدمت سربازی رفتم . تنها شانسی که آوردم خدمت سربازی من در شهر خودم و بعد از ظهر ها به منزل برمیگشتم و مستقیم به شرکت میرفتم و تعمیرات لپتاپ رو ادامه میدادم . متاسفانه بعد از مدتی ریه من به مشکل خورد به خاطر مواد شیمیایی که در این حوزه استفاده میکردم و باعث شد این کار رو کنار بزارم و تصمیم گرفتم تمرکز خودم رو بزارم روی برنامه نویسی وب . و تنها مشکل این بود که باید وقت بیشتری رو برای یادگیری پلن های جدید میکردم اما سربازی دست و بالم رو بسته بود و نمیتونستم تمرکز روی کارم داشته باشم و این باعث شد کمی دور بمونم و دست و پا شکسته برای یک هدف برنامه ریزی کنم. در سال 96 خدمت سربازی رو به پایان رسوندم و با تجربه ای ک بدست آورده بودم تصمیم گرفتم یک دفتر کار اشتراکی اجاره کنم و ایده ای که داشتم رو پیاده سازی کنم

ایده من فروشگاه کیک و شیرینی بود که به صورت اینترنتی در بستر یک وبسایت راه اندازی شده بود که برای اولین بار در شهر خودم اجرا کردم و سختی های بسیار زیادی رو در این حوزه تحمل کردم و چون تنها بودم همه مسئولیت ها به عهده خودم بود به طوری که هرروز مدام با چالش های سختری روبرو میشدم . به طوری که مخالفت های صاحبان کسب و کار در این صنف فشار کار و تلاش برای رضایتشون نسبت به خودم و کارم رو بیشتر میکرد. چون کار من واسطه بود و مجبور بودم با بیش از 15 شعبه قنادی دست و پنجه نرم کنم، زمان هایی بود که فروش فوق العاده داشتم ولی حواسم به این نبود که در فصل معینی این فروش اوج میگیره و اشتباهاته زیادی پشت بندش انجام دادم که شامل هزینه کردن در زمان های بی موقع بود و نتیجه برعکس میداد . این اشتباهات من باعث میشد پروژه روز به روز به شکست نزدیکتر بشه . به خاطر هزینه های زیاد

مجبور شدم دفتر کار رو کنسل کنم و ادامه کار رو در منزل انجام بدم . اینجوری برام هزینه کمتری داشت که در همین ما بین با یکی از شرکت هایی که در زمینه طراحی و توسعه نرم افزار در پارک علم و فناوری کار میکردن، آشنا شدم و تصمیم به همکاری در حوزه کاری خودم یعنی برنامه نویسی و سخت افزار و همچنین این استارتاپی که داشتم همکاریم رو شروع کنم

اوایل همه چی طبق روال بود،با دوستان با ارزشی آشنا شدم و خوب پیش میرفت و در چند استارتاپ ویکند با عنوان شیرینی سنتی (شیرینی شو) که امتیازش برای خودم بود ، همراه با گروه شرکت کردیم گروه های مختلفی از سراسر کشور شرکت کرده بودن و رقابت سختی داشتیم و خداروشکر تونستیم مقام دوم رو در این مسابقه بدست بیاریم و همچنین استارتاپی که مربوط به بازی سازی بود مقام اول در شهر قزوین رو کسب کردیم لازم به ذکره در این استارتاپ ویکند هم نزدیک به 30 گروه شرکت کرده بودن .

متاسفانه بعد از مدتی به خاطر بی اعتمادی و مشکلات متعددی که در این شرکت پیش اومد باعث شد تصمیم بگیرم از این شرکت جدا بشم و نمیدونستم باید چیکار کنم . در همین حین بود که با استارتاپ ویکندی در شهر مشهد مقدس آشنا شدم و تصمیم به شرکت در این مسابقه گرفتم . پروژه من کم کم داشت به شکست نزدیک تر میشد در حالی که شاید ممکنه بگین ، تو که داخل خیلی از مسابقات شرکت کردی و مقام آوردی اما باید بگم که اصلا کافی نبود و تنها فرصتی که میدیدم این بود که شانسم رو در این مسابقه در شهر مشهد امتحان کنم . تعداد شرکت کننده ها در این مسابقه 50 نفر بود که واقعا رقیب های سرسختی بودن . اما متاسفانه نتیجه ای حاصل نشد و مقامی نیاوردم و به شهرم برگشتم ولی در عوض با افرادی با ارزش آشنا شدم . متاسفانه من در این پروژه شکست خوردم و تصمیم گرفتم همه چیرو از اول شروع کنم

تصمیم گرفتم تنهایی به تهران برم و در یکی از شرکت های برنامه نویسی مشغول به فعالیت بشم بعد از مدتی دنبال کار گشتن و زیر رو کردن تهران در یکی از شرکت های معتبر مشغول به کار شدم و بعد از مدتی کار کردن در این شرکت با وعده های توخالی و مشکلات مالی و خیلی مشکلات دیگه مجبور به ترک شدم و باز همون روال دوباره برگشته بود و باید دوباره دنبال کار میگشتم پس اندازم تموم شده بود. شرایطم طوری شده بود که به خاطر بدقولی ها حقوقم رو عقب انداختن و اذیت شدم و من دریغ از 50 هزار تومان در جیبم در خیابان های ولیعصر پیاده راه میرفتم . و فکرم کاملا مشغول بود و مدام به خودم میگفتم الان باید چیکار کنم ؟ چون در اون زمان بدترین شرایط زندگی رو تجربه میکردم .خلاصه با هزار مکافات و بعد از این اتفاقات تلخ تصمیم گرفتم به شهرم برگردم و شانسم رو اونجا امتهان کنم و دوباره از اول شروع کنم . تا اینکه با یک محیط درمانی و همچنین مدیری لایق آشنا شدم و تصمیم گرفتم در حوزه کاری ایشون و استارتاپی که در نظر داشتن همکاری کنم .

خلاصه بعد از مدتی دست و پنجه نرم کردن با انواع چالش ها و سختی و شروع شدن کرونا تا به امروز مشغول فعالیت هستم و برای هدفی که در ذهنم دارم تمام تلاشم رو دارم انجام میدم

همیشه به این اعتقاد دارم یک روزی کسب و کار خودم رو داشته باشم و مدیر خودم باشم . چون اهدافی که در خودم میبینم با کارمندی بدست نمیاد و باید سختی های بیشتری رو به جون خرید تا به هدفی که دوست داری برسی . و آدم ها زمانی تغییر رو در خودشون ایجاد میکنن که از شرایطی که درونش هستن خسته شده باشن . و به این اعتقاد دار م با هر تلاش به اون چیزی که میخوای روز به روز نزدیک تر میشی . من به این حرفم ایمان مطلق دارم

تا اینکه به این نتیجه رسیدم یک پلتفرم آموزشی با نام مستر فخار ایجاد کنم و تخصص و تجربه های چندین ساله خودم رو با شما عزیزان به اشتراک بزارم تا بتونم یک کمک کوچیکی برای کسانی که میخوان کسب و کار آنلاینی راه اندازی کنن کرده باشم ، و این برای من خیلی ارزشمنده تا بتونم به افراد در این حوزه کمک کنم تا بامشکلات کمتری روبرو بشن . و هچنین از تجربه های تلخ و شیرین خودم برای موفقیت در کسب و کار این عزیزان استفاده کنم . و راه کارهایی رو پیشنهاد بدم که با هزینه اندک نتیجه خوبی رو دریافت کنن .

 

دعوت به استارتاپ ویکند

شرکت در مسابقات و استارتاپ های برخی از شهرهای بزرگ کشور استارتاپ شیرینی شو (شیرینی سرای)

ما در این مسابقه یک گروه که شامل 5 نفر بودیم تشکیل شده بود و باید با گروه های دیگر در سراسر ایران در این حوزه رقابت میکردیم . تمامی شرکت کننده ها در صنف شهر شیرینی ایده هایی داشتن و می بایست با هرکدام از این گروه ها رقابت میکردیم . ایده من فروشگاه اینرنتی با هدف حمایت از زنان خانه دار که مقام دوم را کسب کردم

استارتاپ بازی سازی

با قابلیت خرید آنلاین محصول در بازی


این بازی این به صورت بود که یک کاراکتر داشت که در سرای سعدالسلطنه قزوین این بازی صورت میگرفت . به طوری که یک سری علائم رو باید اون شخص با جستجو پیدا میکرد و در قبال پیدا کردن امیتاز یا پول دریافت میکرد و میتونست وارد یک فروشگاه بشه و محصولات اون فروشگاه رو در قالب یک بازی مشاهده کنه ولی در عین واقعیت میتونست سفارش و خرید انجام بده و درب منزل دریافت بشه . این پروژه معرفی شد و جایزه جایگاه اول رو بدست آورد

 

دریافت جایزه نقدی و لوح تقدیر شیرینی شو (شرینی سرای)

اوایل سال 1397

دریافت جایزه نقدی و لوح تقدیر در بازی سازی

سال 1398

تقدیر نامه از بابت شرکت در استارتاپ

سال 1398